اگر کسی بخواهد راه صحیح و کامل بندگی
را بشناسد و بپیماید، باید از مربیّان و معلّمانی که خداوند به همین منظور
برای بشر قرار داده، بهره مند شود. این ها کسانی هستند که خود در بالاترین
درجات معرفت و بندگی خدا قرار دارند و می توانند از دیگران هم در این مسیر
دستگیری کنند.خداوند متعال دستور فرموده:«و اتوا البیوت من ابوابها؛ و از
درهای خانه ها وارد آنها شوید.»1
تنها راه خداشناس واقع شدن، ورود از باب اهل بیت است. اگر کسی در دنیا تحت تربیت امام علیه السّلام قرار نگیرد، هر لحظه امکان دارد از مسیر فطری خداشناسی منحرف شود. و این خواست خود خداست که انسان ها از این طریق به معرفت خدا برسند.
امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند:«خداوند متعال، اگر می خواست خودش را مستقیماً و بی واسطه به بندگانش می شناساند ولی ما را باب و راه و طریق خود و آن جهت و سویی که باید از آن داخل شوند قرار داده است.»2
ای منتظر
معرفت امام نسبت به معرفت خدا طریقیّت دارد و اگر می خواهیم به خداشناسی دست یابیم، باید امام شناس شویم؛ یعنی هم امام را بشناسیم و هم به در خانهی او برویم و هم از او اطاعت کنیم.
امام (ع) کیست؟
امام (ع) را باید این گونه بشناسیم. برای او در هیچ یک از اوصافش شبیه و نظیر قائل نشویم و از هر جهت او را یگانه و بی نظیر بشماریم؛ تا آن حد که مطمئن باشیم همه فضایل انحصاراً در اختیار اوست. «مخصوص بالفضل کله» یعنی هیچ فضلی از طرف خدا به کسی نمی رسد مگر آنکه این نعمت در اصل از آن امام (ع) بوده و ایشان از هر جهت بر آن صاحبِ فضل برتری و اولویت دارد، به طوری که اصلاً هیچ کمالی نصیب خلایق نمی گردد مگر با حفظ اولویت امام (ع) نسبت به آن کمال در حق همه صاحبان کمال، بنابراین انسان ها در هر نعمت و فضیلتی باید خود را مدیون امام (ع) بدانند.
مشیّت خدا بر این تعلّق گرفته که اهل بیت علیهم السّلام را طریق منحصر به فرد معرفی خود قرار دهد و لذا کسی که می خواهد موحّد شود، باید امام را بشناسد و با اعتقاد به ایشان، از قول و عملشان پیروی کند. برای این که افراد خداشناس شوند، باید از راهی بروند که ائمه علیهم السّلام پیش پای آنها می گذارند؛ تا در آن مسیر، گوهر معرفت خدا را از دست ندهند. به علاوه، آشنایی با نحوهی عبادت خداوند، چه در اعمال جوارحی و چه در امور قلبی و حتّی در ارشاداتی که نسبت به احکام عقلی دارند، به وسیلهی ایشان که حجّت های معصوم خدا هستند، امکان پذیر می باشد. بنابراین، تنها با زانو زدن در مکتب ایشان، می توان بندهی خدا شد و به هر خیری از جمله توحید دست یافت.
1. سوره ی بقره آیه ی 189.
تنها راه خداشناس واقع شدن، ورود از باب اهل بیت است. اگر کسی در دنیا تحت تربیت امام علیه السّلام قرار نگیرد، هر لحظه امکان دارد از مسیر فطری خداشناسی منحرف شود. و این خواست خود خداست که انسان ها از این طریق به معرفت خدا برسند.
امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرمایند:«خداوند متعال، اگر می خواست خودش را مستقیماً و بی واسطه به بندگانش می شناساند ولی ما را باب و راه و طریق خود و آن جهت و سویی که باید از آن داخل شوند قرار داده است.»2
ای منتظر
معرفت امام نسبت به معرفت خدا طریقیّت دارد و اگر می خواهیم به خداشناسی دست یابیم، باید امام شناس شویم؛ یعنی هم امام را بشناسیم و هم به در خانهی او برویم و هم از او اطاعت کنیم.
امام (ع) کیست؟
امام (ع) را باید این گونه بشناسیم. برای او در هیچ یک از اوصافش شبیه و نظیر قائل نشویم و از هر جهت او را یگانه و بی نظیر بشماریم؛ تا آن حد که مطمئن باشیم همه فضایل انحصاراً در اختیار اوست. «مخصوص بالفضل کله» یعنی هیچ فضلی از طرف خدا به کسی نمی رسد مگر آنکه این نعمت در اصل از آن امام (ع) بوده و ایشان از هر جهت بر آن صاحبِ فضل برتری و اولویت دارد، به طوری که اصلاً هیچ کمالی نصیب خلایق نمی گردد مگر با حفظ اولویت امام (ع) نسبت به آن کمال در حق همه صاحبان کمال، بنابراین انسان ها در هر نعمت و فضیلتی باید خود را مدیون امام (ع) بدانند.
مشیّت خدا بر این تعلّق گرفته که اهل بیت علیهم السّلام را طریق منحصر به فرد معرفی خود قرار دهد و لذا کسی که می خواهد موحّد شود، باید امام را بشناسد و با اعتقاد به ایشان، از قول و عملشان پیروی کند. برای این که افراد خداشناس شوند، باید از راهی بروند که ائمه علیهم السّلام پیش پای آنها می گذارند؛ تا در آن مسیر، گوهر معرفت خدا را از دست ندهند. به علاوه، آشنایی با نحوهی عبادت خداوند، چه در اعمال جوارحی و چه در امور قلبی و حتّی در ارشاداتی که نسبت به احکام عقلی دارند، به وسیلهی ایشان که حجّت های معصوم خدا هستند، امکان پذیر می باشد. بنابراین، تنها با زانو زدن در مکتب ایشان، می توان بندهی خدا شد و به هر خیری از جمله توحید دست یافت.
2. اصول کافی: کتاب الحجّه، باب معرفه الامام علیه السّلام و الرّد الیه، ح9.
منبع : سایت منتظر