خداوند متعال، نظام دنیا را به گونه ای قرار داده است که بدون وجود امام علیه السلام امکان زندگی روی زمین وجود ندارد، چرا که زمین به برکت امام علیه السلام قرار و آرامش پیدا کرده است. شواهد نقلی این مطلب بسیار است. به عنوان نمونه در اصول کافی که از مهمترین و معتبرترین کتب روانی شیعه است بابی تحت عنوان «انَّ الائمَه هُم أرکانُ الارض» وجود دارد.
«ارکان» جمع «رکن» است و به چیزهایی گفته می شود که باعث قِوام و استواری باشند. ائمه علیه السلام ارکان زمین هستند، یعنی زمین به وجود ایشان استوار و قائم است. در این باب، سه روایت نقل شده که همگی صراحت در رکن بودن ائمه علیه السلام دارد. در روایت اول و سوم از قول امام باقر و امام صادق علیه السلام آمده است که:
... جَعَلَهُم اللهُ اَرکانُ الأرضِ أن تَمیدَ بِأَهلِها ... [1]
خدا ایشان را ارکان زمین قرار داده تا اهلش را به اضطراب و تزلزل در نیاورد و در روایت دوم امام صادق علیه السلام فرموده اند:
جَعَلَهُم اللهُ ارکانَ الأرضِ اَن تَمیدَ بِهِم
خدا ایشان را ارکان زمین قرار داده است، تا این که آنها را به تزلزل و اضطراب نیندازد.
«مادَ – یَمیدُ» به معنای نوسان و لرزش در آوردن است و به حرکاتی اطلاق می شود که هنگام زلزله ایجاد می گردد. در زمان زلزله، زمین قابل سکونت نیست، یعنی اهلش نمی توانند روی آن آرامش پیدا کنند، و دیگر، زمین نمی تواند مسکن (محل سکونت) باشد. پس اگر امام نباشد، زمین قرار و آرامش نخواهد داشت. و خداوند به وسیله اهل بیت علیه السلام زمین را مستقر ساخته، تا در آن آرامش برقرار شود. ارزش این نعمت که همان امکان سکونت است در شرایط زلزله آشکار می گردد. وقتی که لحظاتی در منطقه ای زلزله می آید. زندگی همه ساکنان آن مختلف می شود. این که هم اکنون زمین مثل گهواره زیر پای ما قرار گرفته است، به برکت وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (عج الله تعالی فرجه) می باشد، و گرنه زمین مسکونی نمی شد. به عبارتی، باقی ماندن در دنیا، متوقف بر وجود امام علیه السلام است.
امام صادق علیه السلام وضعیت دنیا را بدون وجود حجت چنین ترسیم می نمایند:
لو بَقیِتِ الارضُ بِغَیرِ امامٍ لَساخَت [2]
اگر زمین بدون امام بماند فرو می ریزد.
«ساخ» یعنی «غاص» که از «غوص» می آید. وقتی چیزی در آب فرو می رود، به آن «غوص» گفته می شود (غواص، از همین خانواده است) اگر زمین فرو برود نمی تواند موجودات را روی خودش نگه دارد، یعنی از انتفاع و بهره برداری به عنوان زمین و محل سکونت خارج می گردد. پس این یک واقعیت است که بقاء زمین به وجود امام علیه السلام است. البته باید بدانیم که نه تنها زمین، بلکه آسمان هم به برکت امام علیه السلام نگه داشته شده است. پیامبر اکرم علیه السلام در روایتی که یکایک امامان را به جابر معرفی فرمودند، تصریح کرده اند که:
بِهِم یُمسِکُ اللهُ السّماءَ اَن تَقَعَ عَلَی الارضِ الاّ بِاِذنِه وَ بِهِم یَحفَظُ اللهُ الارضَ اَن تَمیدَ بَاَهلِها [3]
خدا به وسیله ایشان، آسمان را از این که بدون اجازه او بر زمین افتد، نگاه می دارد. و به وسیله ایشان، زمین را حفظ می کند که اهل خود را به تزلزل در نیاورد.
افتادن آسمان بر زمین، نشانۀ به هم خوردن نظام آفرینش است. خدای عزوجل به برکت وجود اهل بیت علیه السلام آسمان را مانند سقفی بر سر ما نگاه داشته و فاصله مناسبی میان آن با زمین قرار داده است. و این که نظام دنیا با حساب دقیق خود اداره می گردد، به برکت «نعمت وجود امام» است.
علاوه بر این که نظام آسمان و زمین به برکت امام باقی است، بقیه اموری که برای «حیات» انسان ضرورت دارد نیز متوقف بر وجود امام علیه السلام است. امام صادق علیه السلام فرموده اند:
... بِنا اَثَمرتِ الاَشجارُ واَینَعَتِ الثِمارُ وَجَرَتِ الأنهارُ، و بِنا یَنزِلُ غیَثُ السماء و یَنبُتُ عُشبَ الاًرضِ ... [4]
به سبب ما است که درختان میوه می دهند و میوه ها به ثمر می رسند و رودها جاری می شوند، و به سبب ما باران از آسمان می بارد، و به سبب ما گیاهان و سبزیجات زمین می رویند.
همۀ نعمت هایی که در اختیار انسان قرار گرفته به برکت امام علیه السلام است. اگر میوه ها و درختان و رودها و نباتات و ... را حذف کنیم، حیاتی باقی نخواهد ماند. این حدیث نعمت هایی را بیان می کند که سبب زنده ماندن موجودات می شود. چرا که اگر بارانی از آسمان نبارد و آب نباشد و گیاهی نروید، هیچ حیوان و انسانی زنده نمی ماند.
بنابراین بهره بردن از هر یک از نعمت های الهی، موکول به نعمت وجود امام علیه السلام است. و به واسطۀ وجود مقدس ایشان، همه موجودات زنده اعم از گیاهان و حیوانات و انسان ها می توانند زنده و باقی بمانند.
این نوع انتفاع موجودات از امام علیه السلام فرع بر شناخته شدن ایشان نیست. افراد، چه امام را بشناسند و چه نشناسند، چه تسلیم ایشان بشوند و یا هیچ اعتقادی به ایشان نداشته باشند، در هر حال به «برکت وجود امام» روی زمین سکونت داشته و از نعمت های مختلف آن بهره مند می گردند.
البته باید توجه داشته باشیم که این وساطت ائمه علیه السلام خواستِ تکوینیِ خداست و خواستِ غیر او هیچ مدخلیتی در این نحوه اداره جهان ندارد. اگر خدا می خواست، می توانست طریقی دیگر در آفرینش مقرر فرماید. ولی از ابتدای آفرینش، اراده خدا به این تعلق گرفته که در همه نعمت های الهی، اهل بیت علیه السلام وساطت داشته باشند.
بدین ترتیب هر انسان عاقلی بر خود واجب می داند که شکر این واسطه های نعمت را به جای آورد و کوتاهی در این امر را جایز نمی شمارد. ناگفته نماند که وساطت ائمه علیه السلام در رسیدن نعمت های خدای سبحان به انسان، به صورتی نیست که مشهود و محسوس همگان باشد، بلکه اصولاً یک امر غیبی و خارج از حیطه حواس آدمی است. بنابراین تنها راه اثبات آن، دلایل نقلی (آیات و روایات) است، مگر آن که استثناء برای بعضی به طور غیر عادی مشهود شود که نتیجه لطف و عنایت خاص الهی به ایشان است.

آفتاب در غربت- محمد بنی هاشمی
[1] اصول کافی / کتاب الحجه / باب ان الائمه هم ارکان الارض / ح 1
[2] کافی / کتاب الحجه / باب ان الارض لاتخلو من حجه / ح 10
[3] بحارالانوار / ج 27 / ص 120
[4] اصول کافی / کتاب الحجه / باب النوادر / ح 5

منبع : سایت منتظر


خرید بک لینک