دعای رفع زلزله

آیا زلزله یک امتحان الهی است؟

 

آیا این که زلزله یک امتحان الهی یا یک نوع غضب الهی است، این باور و عقیده دلایل قرآنی و فقهی دارد؟

از نظر اسلام داوری دربارة بلاها و مصیبت‌ها و این که این نوع پدیده (زلزله) جز ضرر، زیان، تباهی و خرابی سود دیگری ندارد، بستگی به این دارد که وضع عمومی جهان با تمام ابعاد آن برای ما روشن باشد، سپس داوری کنیم که آیا این پدیده جز بدی و ضرر نتیجه دیگری ندارد؟ واضح است که چنین احاطه‌ای بر اوضاع عمومی جهان برای ما ممکن نیست.


یک فیلسوف، هر چه هم با دید مطلق و آزاد رویداد مورد نظر خویش را بررسی کند، فقط از نقطه مصالح مردم مرز و بوم خود و دریچة زمان خویش می‌تواند، دربارة آن داوری کند، و  هرگز نمی‌تواند از زمان مشخص زندگی خود گامی فراتر نهد، در حالی که داوری صحیح در این موارد علاوه بر نظر وسیع، نیاز به آن دارد که از علل و انگیزه‌ها و همچنین نتایج و مقدمات آن پدیده از ازل تا ابد آگاهی داشته باشد.

 

چه بسا ممکن است که یک پدیده و رویداد از یک بُعد کوچک، بی‌فایده و زیانبار جلوه کند، ولی با در نظر گرفتن ابعاد دیگر، در گذشته و آینده مفید و سودمند باشد. آیا در جهان فیلسوفی پیدا می‌شود که شعاع یک پدیده و رویداد را تا اعماق ازلیّت و ابدیت پیش برد و هر حادثه‌ای را در مجموع ابعاد زمان و مکان با تمام رگ و ریشه‌ها و شاخ و برگهای آن مورد بررسی قرار دهد و سپس داوری کند که مثلاً زلزله در بم که به ویرانی آن شهر منجر گردید و گروهی بسیاری را کشت و عده‌ای را بی‌خانمان کرد، سرتاسر زیان‌بار بوده است.


بشر در ارزیابی پدیده‌های آفرینش دچار یک نوع خودبینی خاص است و به همه چیز و هر پدیده از عینک سودجویانه خویش می‌نگرد، هر گاه حادثه‌ای به سود او و بستگان و دوستان او بود، فوراً به وجد و شادی بر می‌خیزد و اگر فردی مؤمن باشد، به شکرانة آن پیشانی برخاک می‌ساید و در غیر این صورت آن را بلا و آفت و بدبختی و تیره روزی تلقی می‌کند. در حالی که هر پدیده‌ای را اعم از نیک و بد، زشت و زیبا باید با نظام جهان سنجید و آن را جزئی از مجموع جهان آفرینش دانست و سپس دربارة آن داوری نمود، چه بسا برای بقاء نظام آفرینش، انفجاری در نقطه‌ای ضرورت داشته باشد که از فروریختن نظام گیتی جلوگیری کند، این انفجار هر چند گروهی را نابود و آبادی‌هایی را ویران می‌کند، امّا در عین حال مطابق با حکمت و عدالت پروردگار است.


گاهی خداوند متعال، برای تربیت و پرورش و رشد فضائل اخلاقی انسان بلاها و مصائب را می‌فرستد تا استعدادهای نهفته به سبب آن شکفته شود و افراد در برابر آن یاد بگیرند تا از خود استقامت و پایداری نشان دهند و زنگ بیدار باشی باشد،‌که انسانها در سایه آن از خواب غفلت بیدار شوند:‌ «و لقد اخذنا آل فرعون بالسنین و نقص من الثمرات لعلّهم یذکرون»؛[1] قوم فرعون را به خشکسالی و کمی میوه دچار نمودیم، تا شاید متذکر گردند.» بنابراین. از نظر آیات قرآن کریم، مصیبت‌ها و فشارهای زندگی به برخی از دلایل ذیل است:


1. گاهی این بلاها و مصائب، دستاورد خود آنها است:

«و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم؛[2] آن چه مصیبت به شما رسد، دستاورد خودتان است.» در آیة دیگر می‌فرماید: «ما اصابک من حسنة فمن الله و ما اصابک من سیئة فمن نفسک؛[3] آن چه از نیکی، به تو می‌رسد، از خدا و آن چه از بدی به تو می‌رسد از خود توست.»


2. آزمایش خدا و تکامل انسان، قرآن کریم تصریح می‌کند که در نظام آفرینش، انسان به وسیلة «شر» و «خیر» آزمایش می‌شود:

«نبلوکم بالشر و الخیر فتنة؛[4] ما به وسیلة «شر» و «خیر» شما را آزمایش می‌کنیم.» نیز در آیة دیگر می‌فرماید: «بلوناهم بالحسنات و السیئات لعلهم یرجعون؛[5] آنها را با نیکی‌ها و بدی‌ها آزمودیم، شاید بازگردند.»


3. آثار طبیعی گناه
از دیدگاه قرآن کریم، گناه و کردار ناشایسته انسان، ‌به طور طبیعی و تکوینی نه تنها در مورد شخص گنهکار تأثیر بد دارد، بلکه نسبت به سرنوشت سایر افراد جامعه نیز مؤثر است: «و اتقوا فتنة لاتصیبنّ الذین ظلموا منکم خاصة؛[6] بترسید از بلاهایی که تنها دامنگیر ستمگران شما نمی‌شود.»


===========================
پی نوشت ها:
[1] . اعراف/ 130.
[2] . شوری/ 30.
[3] . نساء/ 79.
[4] . انبیاء/ 35.
[5] . اعراف/ 168.
[6] . انفال/ 25.

 

منبع: andisheqom.com